عصر جدید هفته گذشته با برنده شدن خانم فاطمه عبادی به پایان رسید، برنامهای که توانست در طی مدت پخشش به تعداد بسیار بالایی از بینندگان رسیده و رایهای میلیونی بهدست بیاورد.
علیرغم استقبال نسبتا خوبی که به واسطه حضور چهرههای معروفی چون احسان علیخانی و یا موضوع کلی برنامه بهدست آمد، عصر جدید در مقایسه با نمونههای استاندارد این چنینی یک شوی ضعیف تلویزیونی قلمداد میشود. برنامهای که دارای نقاط ضعف ریز و درشت زیادی بوده که سبب میشد بسیاری آن را جهت گذراندن اوقات فراغت خود انتخاب نکنند.
با قندان و بیان نقاط ضعف عصر جدید همراه باشید.
۱- یک کپی ناقص و ضعیف!
بر هیچکسی پوشیده نیست که عصر جدید، کپی برنامه مشهوری چون آمریکن گات تلنت بود که البته در بسیاری از کشورهای دیگر و بهصورت لوکال هم تهیه و پخش میشود. تقریبا همه چیز از تعداد داورها گرفته تا نحوه رای دهی و حتی قابلیت کارت طلایی که همان گلدن بوزر است، با ناشیگری محض تقلید شده و سازندگان برنامه حتی به خودشان زحمت تغییرات جزئی هم ندادند.
در واقع خیلی راحت میشد با کارهایی ساده همچون عوض کردن تعداد داوران، فرم رای دهی، امتیازات خاص و… نه تنها انگ تقلید محض را از بین برد، بلکه ساختاری شکیلتر و متناسبتر با فرهنگ و انتظارات داخلی ساخت که وجه تمایز مثبتی هم برای برنامه قلمداد شود. تقریبا به جز اسم برنامه، شاکله کلی کار عاریهای بود و ای کاش اسم را هم قرض میگرفتند تا شاهد نام عصر جدید نباشیم! امری که در وهله نخست شما را به یاد اسم سینما میاندازد و پس از آن ممکن است به یاد مجلههای فناوری بیفتید که هیچ مسمای درستی برای یک برنامه کشف استعداد ندارد. واقعا چرا عصر جدید؟! واژهای نامانوستر از این هم ممکن است؟!
۲- حضور بیفایده احسان علیخانی
در برنامههای بزرگ بین المللی، جریان مسابقه بیشتر از همه در دست داوران است که با ایجاد چالش بین آنها، رقابت جذابتر هم میشود. صرفا یک مجری جهت اعلان برنامه و نظم دادن به روند حضور شرکت کنندگان وجود دارد که در جایگاهی پس از داوران میایستد.
اما در عصر جدید تنها به خاطر پر رنگ کردن چهره احسان علیخانی، جایگاهی جدید و غیرضروری ایجاد شد تا صرفا برنامه با حول مدیریت (و نه مجریگری) وی بچرخد. از آنجایی که علیخانی دوست نداشت در نقش مجری (پس از داوران) بایستد و از سویی با توجه به تهیه کنندگی و همچنین جایگاهی متفاوت، علاقهای به حضور در کنار سایر داوران و هم سطح شدن با آنها نیز نمیدید، پس یک مقام مخصوص بهوجود آمد تا بتواند در همه چیز و همه بخش نظر بدهد و جریان مسابقه را هم هدایت کند.
البته در اینجا مقصود ما نقد شخصیت وی نیست، چرا که توانایی و تسلط او در اجرای برنامههایی چون ماه عسل اثبات شده اما ایجاد چنین جایگاهی در این مسابقه، یک امر غیر ضروری و حتی زائد بود که سبب ایجاد مکالمههایی اضافه، طولانی شدن برنامه و خارج شدن رشته کلام و مدیریت داوران شده و تبدیل به نقطه ظعفی بزرگ برای برنامهای با چنین محتوایی گردید. بهقولی وی تلاش کرده بود تا ماه عسل را هم تا حدی چاشنی این برنامه کرده و با بال و پر دادن به قصههای احساسی برخی حاضرین، یک آش عجیب و غریب بپزد!
۳- داورانی که جذاب و کارشناس نیستند!
پروسه انتخاب داوران در عصر جدید مشخص نبود اما از آنجایی که وزن زیادی از برنامههای این چنینی به نظر آنها بستگی دارد، پس حضور حتی یک داور بی کیفیت هم میتواند کل برنامه را تحت تاثیر قرار دهد. متاسفانه در عصر جدید، تا پایان رقابتها هیچکدام از داوران نتوانستند نه تنها وزنی به برنامه بدهند، بلکه با رفتارهای احساسی و حتی متناقض در طول برنامه، آن را از اساس دچار تناقض کردند.
نگاهی به سابقه و شاکله کاری داوران نشان میدهد که این افراد در حدی نبودند که بتوانند بر روی موضوعات کلی نظر داده و تجربهای هم در این بین نداشتند. شاید یک بازیگر بتواند کار یک کمدین را نقد کند اما برای نقاش، ورزشکار یا شعبده باز چطور؟
مثلا شما شخصیتی چون امین حیایی را با داوری چون سایمون در آمریکن گات تلنت مقایسه کنید، همین جاست که متوجه میشوید امین حیایی هرچقدر در بازیگری خوب است، در داوری خوب نیست! یا فردی چون بشیر حسینی که از همان ابتدای برنامه با صحبتهایی که میکرد، نشان میداد برای چنین جایگاهی ساخته نشده است! رفتارهای اکثر داوران بر پایه احساسات بود و یا تحت تاثیر نظر سایرین و حتی احسان علیخانی قرار گرفته و دچار خدشه میشد. در پایان هر اجرا هم کلیت نظرات نه تنها غیرتخصصی و خسته کننده بود، بلکه با بیان نظرات تکراری و کلیشهای، از جذابیت رقابت میکاست و حتی در برخی مواقع که یک اجرا نیاز به نقد صریح داشت، با توجه به حال شرکت کننده تلاش میکردند به نوعی رعایت ادب به وی را جانشین وظیفه اصلی خویش و در نتیجه پایین آوردن کیفیت کلی مسابقه نمایند.
۴- محدودیت زیاد در نمایش!
شاید بتوان به جرات اذعان کرد که بیش از ۸۰ درصد نمایشهایی که در برنامههایی چون آمریکن گات تلنت قابلیت پخش و اجرا دارند در عصر جدید حتی نمیتوانستند بر روی صحنه بیایند. البته کسی انتظار ندارد که صدا و سیمای ایران با تغییر جهت ۱۸۰ درجهای اقدام به پخش چنین نمایشهایی کند اما خب نتیجه چنین محدودیتی، پایین آمدن بسیار زیاد در سطح کیفیت آن برنامه خواهد شد.
در برنامهای که خواننده حتی نمیتواند ساز خودش را نشان دهد، آیا میتوان انتظار شوهای آن چنانی و خارج از عرف را داشت؟ یک کمدین از بسیاری چارچوبهای اخلاقی و سیاسی مدنظر آن سازمان نمیتواند خارج شود و با توجه به پوشش تعریف شده، بسیاری از نمایشها قابلیت اجرا ندارند و یا ضعیفتر نشان داده میشوند. حتی اگر به بزرگترین برنده آمریکن گات تلنت که شین لیم، یک شعبده باز آسیایی بود نگاه بیندازیم، متوجه میشویم وی نیز نمیتوانست در عصر جدید حاضر شود، چرا که شعبده خودش را با ورق انجام میداد که پخش آن در صدا و سیمای کشورمان مجاز نیست و حتی اجازه حضور در بازار بهصورت رسمی را هم ندارد!
۵- طولانی و بی قاعده بودن برنامه
بهطور حتم قسمت فینال و همچنین اعلام برنده نهایی را بایستی نقطه اوج یک رقابت دانست که بیننده بیشترین شوق و رضایت را از دیدنشان داشته باشد، اما این دو قسمت بهقدری بد، طولانی و بی قاعده پخش شد که برای دنبال نکردن فصل بعدی عصر جدید به تنهایی کافی بهنظر میرسد.
ابتدا ۵ فینالیست، در ساعاتی طولانی و با پخش غیر زنده (در صورتیکه بایستی زنده باشد) به اجرای برنامه پرداختند و مشخص بود که طبق آنونس عصر جدید، بایستی مدت زمان اجرای آنها طولانیتر از حد عادی باشد. اما همین امر تبدیل به پاشنه آشیلی برای برخی از آنها گردید چرا که اجرای طولانی، سبب از حوصله خارج شدن برنامه شده و حتی بسیاری تا انتها دیگر آن را دنبال نکردند!
به طور مثال اجرای خواننده نوجوانی که بسیار هم با استعداد بود، برای یک آهنگ کافی بهنظر میرسید ولی وی دو آهنگ خواند و جدا از آنکه چرا موسیقی دوم به زبان ترکی خوانده شد که اکثر بینندگان چیزی نمیفهمیدند، این طولانی شدن بر روی نظر بینندگان (با توجه به صدای وی که هنوز پخته نشده بود) تاثیر بسیار منفی گذاشت. یا اجرای سعید فتحی روشن بهقدری کش داده شد که اگر در یک برنامه مانند آمریکن گات تلنت بود، در همان مرحله مقدماتی ۴ ضربدر از داوران میگرفت، چه برسد که به فینال رقابتها برسد!
روز اعلام فرد برتر هم که دیگر تبدیل به جُنگی خانوادگی شده بود که به هرچیزی شباهت داشت بهجز برنامه استعداد یابی! از پرحرفیهای بسیار زیاد و غیرضروری علیخانی گرفته تا برنامههایی که جذابیت خاصی نداشتند. جالب اینکه در این بین اخبار شبانگاهی هم پخش میشد و این گونه به نظر میرسید که کلا آنتن شبکه ۳ در اختیار عصر جدید است و سایرین مثل میان برنامهای کوتاه میآیند و میروند! در واقع اعلام برنده فینالی که میتوانست در یک ساعت جذاب و هیجانی به پایان برسد، در چندین ساعت طولانی و خسته کننده برگزار شد تا پایان عصر جدید هم مانند طول برگزاریاش، یک اثر ضعیف و صرفا الکی وقت پرکن باشد!
عصر جدید موفق میشود؟
این برنامه مشکلات دیگری هم داشت، مثلا اینکه شما با جایزه دادن در اپلیکیشنی چون روبیکا بخواهید بینندگان را ترغیب به رای دادن کنید، یک ضعف محسوب میشود چرا که برنامه بایستی آن قدر جذاب باشد تا بیننده به خاطر آنکه رایش را در نتیجه و انتخاب برترین فرد موثر میداند، بهصورت اتوماتیک شرکت کرده و وعده جایزه، دلیلی برای این کارش نباشد. چنین امری، معیار تعداد بینندگان و محبوبیت برنامه را هم از نظر آمارگیری کاملا مخدوش میسازد. از طرفی دائما اسپانسرینگ برنامه را با محتوایی نامرتبط اعلام کردن، از دیگر مواردیست که بر روی مخ بیننده رژه میرود و این روزها در اکثر برنامههای صدا و سیما ناچارا مشاهده میکنیم.
اما در کل بایستی گفت به جز مورد چهارم، میتوان سایر موارد را در برنامه اصلاح کرد، به شرط آنکه عزمی برایش باشد. در روزگاری که برنامههای صدا و سیما به خاطر عدم جذابیت و همچنین عدم توانایی در رقابت با برنامههای بین المللی با بحران کاهش مخاطب روبهرو هستند، قاعدتا عصر جدیدهای استاندارد و خوب، میتواند به یاریاش شتافته و مرهمی بر درد این روزهای سازمان و البته انتظارات برآورده نشده بینندگان باشد، به شرطیکه کار به کاردان سپرده شده و از بیهودگیهای تکراری که تبدیل به وصله ناجور برای چنین برنامههایی شده است، تا حد امکان حذر شود.
با سلام بنظر منم جذابیت نداشت، همانطور ک برنامه های خارجی نداره، همین پول رو صرف کارآفرینی کنن، تمام این قسمتها بدون اینهمه مسخره بازی و ریخت وپاش در برنامه دیدنی ها خیلی زیبا ب مجری گری آقای جلال مقامی اجرا میشد.کارشناسم نمی خواست. مردم خودشون بلدن قضاوت کنن، واینکه هر کی شو گذاشت میتونه پول برنده بشه چ معنی داره؟ اینهمه پول برا جایزه از کجا میاد که برای کار آفرین و تولید کننده نیست؟در جامعه بظاهر اسلامی بجای پیشرفت نکرده در دین ،هربار هزار قدم ب خارج نزدیکتر میشیم. خلاقیت ک شکر خدا صفر. ویا اینکه خلاق داریم اما متاسفانه راه ب برنامه ها ندارند .
نمی دونم چرا تو این مملکت وقتی یه چیزی موفق میشه مخصوصا تو سازمان هایی مثل صدا و سیما یه عده خیلی ناراحت میشن من به شخصه از اساس با این مدل برنامه ها که فقط برای تخلیه فشار زندگی صنعتی امروز هست و فقط یه سرگرمی ساده است برای من بیننده، مشکل اساسی دارم ولی عصر جدید تونست در اولین فصلش این همه مخاطب میلیونی جذب کنه و عملکرد و برنده نهاییش هم جالب توجه بود. انتقاد همیشه و در مورد همه چیز هست ولی اگر تو سر یه نتیجه ی موفق بزنید قطعا بهتر از اون رو نخواهید دید…
به نظرم برنامه چند سال پیش (مسابقه سیمرغ) که با اجرای آقای حسینی بود خیلی از این جذاب تر بود….
احسان علیخانی اصلا مناسب برنامه پرهیجان ی مانند عصر جدید نیست.یک مجری آرام که فقط در سخنوری مسلط هست و (مانند ماه عسل) مرتب وسط حرف دیگران می پرد! مجری این نوع برنامه ها باید خیلی پر شور باشه در حد یه بچه بیش فعال!!
انتقادات شما خیلی هم نابجاست!
۱- کپی از یه برنامه چیز عجیبی نیست! در تمام دنیا مرسوم هست و فقط در ایران این موضوع رو شر آور می دونن!! این خودش خنده دارترین قسمت انتقاد شماست!
۲- حضور پررنگ احسان علیخانی، تونست خیلی ها رو پای جعبه جادویی بکشه! کسی که همیشه همه فکر می کردند فقط بلده برنامه ماه عسل بسازه و گریه مردم رو در بیاره!
۳- اتفاقاً بهترین شیوه ی داوری بود! امین حیایی به تنهایی خودش جذابیت داشت، آریا عظیمی نژاد بهترین شیوه و البته سختگیرانه داشت؛ سید بشیر حسینی نظریات جالبی می داد؛ و البته رویا نونهالی کمی ضعف داشت
۴- به هر ترتیب برنامه ای با فرهنگ ایرانی اسلامی ساخته شد! هر کشوری قوانین خودش رو داره و تلویزیون های تون کشور هم ملزم به رعایت هستند
۵- برنامه طولانی نبود! اتفاقاً خیلی ها از جمع شدن برنامه گله داشتند! اینگونه برنامه ها هم ضبط شده، پخش می شه! تا اگر مشکلی پیش بیاد، بتونن اصلاح کنن! کمااینکه در برنامه زنده، مواردی دیده شده که باعث آبروریزی بوده
در آخر اپلیکیشن روبیکا حامی برنامه بود و تلاش داشت تا روبیکا رو جایگزین تلگرام کنه؛ چقدر موفق بوده، جای بحث و جدل نیست
بدون شک تو اگه کارگردان عصر جدید نباشی دستیارش هستی!! برنامه ضعیف و تقلیدی که خیلیا از سر ناچاری و برنامه های بیخودتر بین بد و بدتر این بده رو دیدن!! ما هیچ جای دنیا هم ندیدیم به این حد از کپی کاری افتخار کنن و اگر قانون بود حتی میشد شکایت کرد!! بهترین شیوه داوریت هم جک قرن بود :))) اون علیخانی هم فقط چون میخاست دیده بشه الکی حرف میزد و ماه عسل چه ربطی به این برنامه داشته!! من چون رانندگیم خوبه پس باید آشپز خوبی هم باشم؟!!
از نظر بنده فراتر از تلویزیون ایران بود این برنامه .. کسانی که نقد های بسیار بسیار مغرضانه میکنن لطف کنن یک برنامه رو در حد این برنامه معرفی کنن .. اینو یادتون باشه قبل از این که با بهترین های دنیا رقابت کنیم باید اول توی کشور خودمون اول بشیم .. عصر جدید قطعا توی تاریخ انقلاب اوله
انتقاد درست و بجایی کردید موافقم
ممنون
واقعا عالی بود …
اولین بار که دیدمش
از کپی بودن محضش با گات تالنت
احساس شرم کردم ..تازه الان فهمیدم که اون اجراهای فینال زنده نبودن???البته برای شروع بد نبود
بنظرم اگه تغییرش بدن و رسیدگی بشه
میتونه خوب باشه