فیلم قسم، آخرین ساخته محسن تنابنده از هفته دوم مردادماه اکران شد و در اولین هفته توانست فروش نسبتا خوبی داشته باشد و توجههای را به سوی خود جلب کند.
قسم دومین فیلم بلندی است که محسن تنابنده کارگردانی کرده است. اولین فیلم این بازیگر مشهور تلویزیون و سینما، فیلم گینس بود. گینس فیلمی کمدی و محصول سال ۱۳۹۳ بود که در زمان اکران فروش ۳ میلیاردی داشت ولی کیفیت ساخت بالایی نداشت.
حالا، فیلم قسم اولین ساخته جدی آقای تنابنده است. در این فیلم بازیگرانی مانند مهناز افشار، حسن پورشیرازی، مهران احمدی، سعید آقاخانی و سامان ارسطو حضور دارند و یک فیلم جادهای است.
در سی و هفتمین جشنوارهی فجر مهناز افشار برای بهترین بازیگر نقش اول زن، حسن پورشیرازی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و محسن تنابنده برای بهترین فیلمنامه برای فیلم قسم کاندید شدند اما سیمرغ بلورین این جشنواره از آن هیچ کدام از آنها نشد.
ایدهی اصلی فیلم قسم به حکم «قسامه» (قسم خوردن) برمیگردد. ۵ سال پیش رضوان به قتل میرسد. قاتلاش هنوز مشخص نیست. حال خانواده و اقوام رضوان درصدد ثابت کردن قاتل بودن بهمن همسر او با بازی مهران احمدی به دادگاه هستند.
دوست نداریم بیشتر درباره ماجرای این فیلم توضیح دهیم؛ چون شاید تصمیم گرفته باشید فیلم قسم را تماشا کنید ولی نگاه منتقدان چیز دیگری است و دلایل زیادی برای عدم تماشای آن دارند:
۱- مشکل در فیلمنامه و مباحث حقوقی
اولین ایرادی که به فیلم قسم گرفته میشود؛ مشکلات حقوقی آن است. در این فیلم، حکم فقهی «قسامه» به چالش کشیده میشود. افراد فامیل به سرکردگی راضیه با بازی مهناز افشار خواهر مقتول برای قسم خوردن از زادگاهشان گرگان راهی مشهد هستند تا روبروی حرم امام رضا (ع) دست بر روی قرآن بگذارند و قسم بخورند.
این فیلم نه میتواند به خوبی حکم فقهی «قسامه» را تایید یا رد کند و نه میتواند دقیقا به تماشاچیان بفهماند چرا این همه آدم یک اتوبوس گرفته و راهی شهر دیگری برای قسم خوردن میشوند.
وقتی شما محور اصلی فیلم را نمیدانید یا درک نمیکنید؛ از رفتار و کنشهای شخصیتهای فیلم چیزی دستگیرتان نمیشود. در اواسط فیلم سعی میشود گرهگشایی شود ولی به ناگهان چند گره کور دیگر به ماجرا افزوده میشود و در آخر سر فیلمنامه میتواند از پس باز کردن همه این گرهها برآید.
۲- بگو مگوهای تمام نشدنی
بیش از نیمی از فیلم با پرگویی، چرتگویی و بگو مگوهای تمام نشدنی میگذرد؛ بهطوریکه در برخی صحنهها واقعا خسته میشوید و دوست دارید فیلم را نیمه رها کنید.
غالب صحنههای فیلم درون یک اتوبوس میگذرد و فامیل مقتول در حال بحث و جدل با یکدیگر هستند؛ چون میترسند قسمی که قرار است روبروی حرم حضرت امام رضا (ع) بخورند؛ دروغ باشد.
۳- کیفیت نه چندان مناسب فیلمبرداری
تقریبا در غالب نقدها، فیلمبرداری این فیلم را نپسندیده و خستهکننده عنوان کردند. اغلب نماهای بسته فیلم تلویزیونی به نظر می رسند و از کیفیت مناسبی نیز برخوردار نیستند.
تنابنده برای وجه سینمایی بخشیدن به اثر خود گاهی دوربین را به کمی دورتر از اتوبوس می برد تا تماشاگر صرفاً با تماشای یک لانگ شات بتواند حس کند که با یک اثر سینمایی مواجه است!
۴- پایان فیلم
پایان فیلم قسم به شکلی دراماتیک تمام میشود و این شعار را میدهد که «دنیا دار مکافت است». خوب، این پایانبندی توی ذوق میزند و شما نمیتوانید تکلیف خودتان را با برخی آدمها و شخصیتها، نکات فرعی مطرح شده در اتوبوس و در نهایت یک نتیجهگیری کلی براساس درونمایه داستان فیلم روشن کنید.
در برخی صحنهها، بازی خوب مهناز افشار توانسته بار فیلم را به دوش بکشد. در جامعهی مرد سالاری که دیهی زن نصف مرد است راضیه یکه تاز میدان است به شکلی که همهی مردان فامیل حرفش را بدون چون و چرا میپذیرند و روی حرفاش نه نمیآورند.
۵- نقی معمولی در قسم
محسن تنابنده یک بازیگر مشهور تلویزیونی است و ۸۰ میلیون ایرانی آن را با سریال «پایتخت» و نقش نقی معمولی میشناسند. فیلم گینس هم فیلمی کمدی بود؛ مطابق آنچه که مردم انتظار داشتند ولی قسم فیلمی جدی با یک ایده بسیار چالشی و چند وجهی است.
شاید بسیاری از مردم برای دیدن فیلم قسم به سینما بروند؛ چون تصور میکنند فیلمی کمدی با بازی مهناز افشار، سعید آقاخانی و دیگران میبینند ولی به یک باره فیلمی بسیار جدی اکران میشود که نه در فیلمنامه، نه در فیلمبرداری و نه در شخصیتپردازی چندان موفق نبوده است.
به واقع، شاید بهتر بود محسن تنابنده از تجربیات بازیگری خود در فیلمهای کمدی و طنز استفاده میکرد و به راه ساختن فیلم کمدی مانند گینس ادامه میداد.