از طلاق گریزی نیست. چه در شرف طلاق باشید و چه در دوران طلاق عاطفی به سر میبرید؛ چه طلاق گرفته و اکنون در دوران پس از طلاق قرار دارید و چه تصور میکنید در آینده باید وارد بحران طلاق شوید و خودتان را آماده کنید؛ بهتر است برنامهریزی داشته باشید و آگاهانه راهی برای آینده و نقشهای برای عبور از این بحران انتخاب کنید.
فکر نکنید زندگی به پایان رسیده است و دیگر نباید ادامه بدهید. برای بسیاری از افراد، پس از طلاق تازه زندگی دیگری شروع شده است. انواع احساسهای مثبت و منفی سراغ شما خواهد آمد و دایما در یک رفت و آمد حسی هستید. این احساسها با هم متضاد، سردرگم و تاریک روشن هستند.
به همین دلیل، بسیاری از افراد به راحتی تصمیم به طلاق میگیرند ولی پس از طلاق نابود میشوند چون هیچ کنترلی بر خود و احساساتشان ندارند و دیگر برنامهای برای ادامه زندگی ندارند. بهطوریکه خیلی زود پشیمان شده و تصور میکنند زندگی پیش از طلاق بسیار بهتر بوده؛ مقصر خودشان بوده و همهچیز را از جمله آینده خودشان و احیانا فرزندانشان را خراب و نابود کردند.
بهتر است ۱۰ کار زیر را برای مدیریت بحرانهای زندگی بعد از طلاق انجام دهید:
۱- سعی کنید احساسات خود را کنترل کنید
باید بر احساسات، تنهایی، عدم آرامش و انواع افکار مثبت و منفی که در ذهنتان هستند غلبه کرده و زندگی را کنترل کنید. اگر نتوانید احساسات خود را کنترل و مدیریت کنید؛ ادامه زندگی بسیار سخت شده و افسار همهچیز از دست شما خارج خواهد شد.
با مدیتیشن، ورزش، یوگا، یک مسافرت، تفریحهای سالم و کار سعی کنید به زندگی برگردید و از دست افکار و اوهام خلاصی پیدا کنید. برخی افراد در تنهایی بر خود غلبه میکنند و برخی اوقات برعکس با فرار از تنهایی میتوانند به زندگی برگردند.
۲- از خودتان مراقبت کنید
آسیب رساندن به روح و روان و جسم خودتان هیچ مشکلی را حل نمیکند و برای آینده زندگی شما اصلا مفید نیست.
برخی افراد پس از طلاق سراغ سیگار و قلیان، مواد مخدر، مشروبات الکلی، انواع قرصها و آرامشبخشها میروند. در بهترین حالت، رژیمهای غذایی و تندرستی پیش از طلاق را رها کرده و دیگر به فکر انواع بیماریهایی که خیلی زود سراغشان میآیند نیستند. نهار و شام و صبحانهشان یکی میشود؛ فستفودی میشود و اصلا برنامه غذایی برای مراقبت از خود ندارند.
باید یاد بگیرید از خودتان مراقبت کنید تا دوباره به زندگی برگردید. گاهی اوقات برای خودتان باید از خودتان مراقبت کنید و گاهی اوقات برای دیگران؛ مثلا فرزندانی که مسئولیتشان را برعهده گرفتهاید یا پدر و مادری که نگران شما هستند. برای دوستی که در غم شما شریک است و برای هر کسی که چشم انتظار شما است.
۳- درد دل کنید
یکی از بهترین درمانهای پس از طلاق، درد دل کرده و بازگو کردن حرفها و ناگفتههایی است که در گنجینه دلتان نگهداری کردید. گاهی اوقات این درد دل کردنها برای یک دوست است؛ گاهی اوقات برای مادری مهربان و بهتر از دوست یا برای یک مشاور.
البته، منظور ما از درد دل کردن، دایما بدگویی کردن از همسر گذشته نیست یا یادآوری خاطرات گذشته! بلکه منظور ما صحبت کردن درباره آینده، برنامههای زندگی، امیدها و شکستها است.
۴- به خودتان فرصت دهید
«من از فردا فردی قوی خواهم بود که ۱۰ ساعت کار میکنم و حتی اضافهکاری میگیرم؛ بعد تمام کارهای خانه را انجام داده و اجازه نمیدهم فرزندم ذرهای احساس کمبود کند؛ بعد به پدر و مادرم رسیدگی کرده و مطمئنشان میکنم از پس هر کاری برمیآیم. تصمیم گرفتم از همین فردا زبان جدیدی یاد بگیرم و به کلاس موسیقی بروم و دوباره ورزش حرفهای را از سر بگیرم. باید قرارهای دوستانهای که تعطیل کردم را دوباره برپا کنم و خوش بگذرانم!»
اگر شما هم اینطور فکر میکنید؛ احتمالا در حال نابود کردن خودتان هستید. برعکس، پس از طلاق اندکی به خودتان، فرزندان و اطرافیان خود فرصت دهید. فرصت بازپروری و درک کردن و کنار آمدن و کم کم به جاده زندگی برگشتن. کمکم روال زندگی را عادی کنید و از خودتان انتظار خیلی بالایی نداشته باشید. به خاطر اینکه نشان بدهید مسئول همه مشکلات نبودید؛ فشار زیادی به خودتان وارد نکنید.
۵- بخشنده و الهامبخش باشید
دو انتخاب دارید: به جنگ ادامه دهید یا ببخشید و عفو کنید و به فراموشی بسپارید. غالب اوقات گزینه اول را انتخاب میکنیم؛ فرزندان و اطرافیان خود را بر علیه همسر سابق میشورانیم و در حالت جنگی هستیم ولی با بخشش و فراموشی و گذشت زودتر به مقصد میرسیم و آرامش خواهیم یافت.
والدین باید الگویی برای فرزندان باشند. والدی که دایما در حال جنگ و کینهورزی و یادآوری خاطرات و اشتباهات طرف مقابل است؛ قطعا نمیتوانید الهامبخش باشید.
۶- دیگران و از جمله فرزندان را درگیر نکنید
بچهها مقصر نیستند و نباید در پروسه طلاق و مشکلات پس از آن درگیر باشند. کودکان باید کودکی کنند و هنوز از دنیای کودکی خود لذت ببرند. باید با آنها صحبت کنید و مطمئن شوید که خودشان را در این اتفاق مقصر نمیدانند. نباید فرزندان خودشان را سرزنش و ملامت کنند یا اینکه آنها هم دچار غم و اندوه شوند.
فراموش نکنید فرزندان شما شریک زندگی شما نیستند؛ محرم اسرار شما نیستند و افکاری بزرگسال ندارند. باید زندگی، رشد و تربیت آنها ادامه پیدا کند و نباید اینطور به نظر برسد که دیگر آینده روشنی ندارند.
شاید مهمترین کار والدینی که طلاق میگیرند؛ ساختن آیندهای روشن برای فرزندان و اهمیت دادن به تربیتشان باشد.
۷- یک تیم متحد باشید
اگر با فرزندان خود زندگی میکنید یا دوباره به خانه پدر و مادرتان برگشتید؛ باید یک خانواده و تیم متحده بسازید و همدل شوید برای آینده.
یک جمع مورد اعتماد، دلسور، مسئولیتپذیر و قابل احترام که به یکدیگر کمک میکنند تا از این بحران عبور کرده و آینده خوشی را در آغوش بگیرند. اگر یک عضو خانواده را از دست دادید؛ تلاش کنید مابقی خانواده هنوز متحد و منسجم باقی بماند.
۸- به خدا توکل داشته باشید
راز و نیاز با خدا، مراسمهای دعا و معنوی، توکل بر خدا و کمکها و دستگیریهایش و اینکه نمیدانید چه تقدیری برای شما رقم زده است؛ یک برگ برنده بزرگ است.
شاکر خداوند باشید و صبوری پیش بگیرید تا امدادهای غیبی خدا هم شامل حال شما شود. مشکلات زندگی یکی پس از دیگری رفع شوند و دربهای تازهای در زندگیتان باز شود. در مکتبها و ادیان مختلف، توکل بر خدا یک کار مهم و ضروری است.
۹- برنامهریزی بلندمدت کنید
باید برای وضعیت اقتصادی خود یک برنامهریزی بلندمدت داشته باشید چون احتمالا تا مشکل اقتصادی خود را رفع نکنید؛ نمیتوانید استقلال فکری و هویتی پیدا کنید و به اهداف دیگر برسید. برعکس اینکه تصور میکنید اکنون آزاد و رها شدید و وقت سفر، گردش و تفریح، رفیقبازی و خوشگذرانی است؛ باید جدیتر از گذشته برای مسایل مالی و اقتصادی تلاش کنید.
بسیاری از زنان پس از طلاق، مجبور میشوند سراغ کاری رفته و در شغل خود پیشرفت کنند و تازه متوجه شوند چه استعدادهایی دارند.
۱۰- یک فرصت بزرگ بسازید
طلاق را یک موقعیت و فرصت بزرگ برای حرکت به جلو بدانید. زنانی که طلاق گرفته و این جدایی و گسست عاطفی را یک فرصت برای رشد و بلوغ میدانند؛ خیلی زود به زندگی برگشته و موفق خواهند بود.
باید فهرستی از مشکلات و اشتباهات گذشته خود تهیه کنید و روی آنها تمرکز کرده تا رفع شوند یا دوباره تکرار نشوند. باید اهداف و نقاط جدیدی در زندگی تعریف و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
وقت و انرژی و انگیزه خود را روی آینده متمرکز کنید و دیگر سراغ گذشته و خاطرات آن نروید. باید دوران جدیدی از زندگی را شروع کنید که همراه با هویت، شخصیت و پوستاندازی جدیدی از سوی شما است.
اگر برای دوران پس از طلاق برنامهریزی نداشته باشید یا نقشهای برای آینده نکشیده باشید؛ قطعا در منجلابی فرو میروید که بدتر از گذشته است.