تراکتورسازی تبریز که قطعا و به حق بسیاری از افراد این تیم را تراکتورسازی آذربایجان میدانند، سالهاست که به دنبال رویای بزرگی به نام قهرمانی در لیگ برتر ایران است که البته شاید اگر کمی اقبال و شانس همراهش بود و نامردیهایی گریبان گیرش نمیشد، حالا حداقل سابقه یک قهرمانی را روی سینه به همراه داشت.
تراکتورسازی تبریز از جمله تیمهایی است که متفاوت از تمامی تیمهای دیگر شهرستانی بوده و به قدری بزرگ است که بعضا اینطور تصور میشود که تراکتور و تبریز همانند پایتختی برای کشور هستند که حتی استقلال و پرسپولیسش نیز تیمهای شهرستانی این کشور محسوب میشوند ولی چرا تیمی به این بزرگی همیشه با مشکلات عجیب و غریب دست و پنجه نرم میکند و وقتی که به یک قدمی قهرمانی میرسد و حتی بعضیها پای این تیم را روی سکوی قهرمانی میبینند، از رسیدن به این مقام مهم باز میماند؟
شایدهای زیادی برای این سوال بزرگ وجود دارد ولی قطعا “عادی شدن” شرایط این تیم بزرگ سرخپوش آذربایجان کمک بزرگی به طی کردن مراحل پیشرفت آن خواهد کرد و انتظارها برای رسیدن به مقامی که سالهاست حق دلاورمردان سرخپوش آذربایجان است، در دسترس خواهد بود.
حالا تراکتورسازی تبریز از زیر سایه مقدس سپاه خارج شده و به مثابه یک طفلی است که میخواهد روی پای خود بایستد، آری پدر و مادر این طفل باید حمایتش کنند ولی پدر و مادر این تیم کیانند؟ قطعا شما و ما و همه عالم میدانند که همه چیز تراکتورسازی طرفدارانی هستند که انگار به جای خون، نام تراکتور در رگهای آنها جاری است، نامی به بلندای یک تاریخ ملت، به بلندای کوههای سر به فلک کشیده سهند …
برگ برنده تراکتور امسال در کنار توشاک و بازیکنان، طرفدارانی هستند که باید هر بازی را برای رقبا به جهنمی تبدیل کنند که تیمهای لیگ برتری برای کسب حداقل امتیاز به تبریز بیانند و حتی فکر ۳ امتیاز را نیز به ذهنشان خطور ندهند! نظر شما چیست؟ آیا تراکتور امسال در کمال ناباوریهایی که برای او وجود دارد، پتانسیل قهرمانی را دارد؟ ما که میگوییم دارد…