پیوستن نامهای بزرگی مانند حاج صفی، دژاگه و مسعود شجاعی و بازیکنان خوب خارجی به تراکتورسازی تبریز باعث شده تا تحلیلهای متفاوتی را در رسانههای مختلف ورزشی شاهد باشیم و بعضا شاهد تحلیلهایی باشیم که بیش از بررسی فنی قضیه گویا از این خریدها و قدرت مالی خوب تراکتور ناراضی هستند و عقدههای درونی خود را در قالب تحلیلهای فنی بیان میکنند.
اما نکته اساسی در تحلیلهای مختلف این است که وضعیت تراکتورسازی تبریز در برابر حضور نامهای بزرگ این چنینی که هر کدام مدعیان بزرگی برای هر تیم محسوب میشوند چگونه خواهد شد؟ آیا مسئولین و مدیران این تیم به خوبی میتوانند این نامهای بزرگ را مدیریت کنند و بهترین استفاده را از حضور آنها خواهند برد یا این نامهای بزرگ به پاشنه آشین این تیم بزرگ آذربایجان تبدیل خواهد شد؟
شاید بررسی این موضوع در تیمهای بزرگی مانند پرسپولیس و استقلال گره کور این سوال را باز کند. تجربه حضور بازیکنان بزرگ در تیمهای پایتخت نشین نشان داده است که معمولا هر چقدر هم نام بزرگی وارد یک تیم شود بازهم نام بزرگ آن تیم بر بزرگی نام آن بازیکن چیره میشود و البته اندک تجربههای متفاوت در این زمینه نیز به دلیل سو مدیریتی است که گویا به صورت عامدانه انجام شده است ولی این سو مدیریت عامدانه قطعا در تراکتورسازی وجود نخواهد داشت چرا که قطعا مالک متمول این تیم تمایل به فروپاشی اموال شخصی خود را ندارد!
مورد دوم اینکه نام تراکتورسازی به قدری بزرگ است که نام هیچ بازیکن بزرگی نتواند آن را به حاشیه ببرد و اگر این بازیکنان به هر تیمی غیر از تراکتورسازی میپیوستند قطعا حواشی پیرامون آن بازیکن از نام آن تیم بزرگتر بود ولی در مورد این تیم سرخپوش آذربایجان که به نوعی ناموس بیش از ۳۰ میلیون هوادار آن محسوب میشود این موضوع صحت ندارد.
ولی نکته نگران کننده این است که آیا توشاک به خوبی میتواند این افزودنهای ناگهانی را مدیریت کرده و به خوبی از هنر آنها استفاده کند؟
یاشاسین پادشاه ایران تیراختور کبیر