در چند روز اخیر خبر مرتبط با همکاری مزدک میرزایی با یکی از شبکههای ماهوارهای خارج از کشور بسیار جنجالی شد و برخی عملکرد صدا و سیما را سبب بروز چنین اتفاقی قلمداد کردند.
از طرفی عادل فردوسیپور، مجری و تهیه کننده برنامه نود که از انتهای سال گذشته پخش برنامهاش پس از سالهای طولانی متوقف گردید، یکی از جدیدترین گمانهزنیها برای خروج از کشور محسوب میشود که شاید عده زیادی را نگران از دست رفتن چنین سرمایهای کرده است، اما آیا چنین اتفاقی میافتد؟
چرا عادل فردوسیپور از کشور میرود؟
اگر بخواهیم به دلایل و بهنوعی انگیزههای عادل اشاره کنیم، اول از همه بایستی به سراغ این مورد برویم که آیا وی دیگر در صدا و سیما برنامهای خواهد داشت؟ وقتی پر طرفدارترین برنامه صدا و سیما بدین راحتی تعطیل میشود، آیا میتوان انتظار داشت که وی بار دیگر مجری یک برنامه بزرگ در زمینه فوتبال باشد؟
پروژه حذف فردوسی پور از صدا و سیما، شاید خیلی قبلتر از حذف نود اتفاق افتاده بود و برخی کشمشها نشان میداد که عادل در حال کمرنگتر شدن است و شاید حذف نود تیر آخر آن بود. مطمئنا اگر فردوسیپور همچنان بدون تریبون قدرتمندی در داخل کشور بماند، با توجه به انگیزه، تخصص و علاقه وافر وی به بحث فوتبال، خروج وی از کشور دور از دسترس نباشد.
از سوی دیگر میتوان حدس زد که به او پیشنهادات قابل توجه مالی خواهد شد و دست وی برای کار کردن نیز بازتر خواهد بود و با برخی از محدودیتها و قوانین دست و پاگیر صدا و سیما هم روبهرو نمیشود. اما سوال اصلی این است که آیا صدا و سیما روند فعلی برخورد خودش با چهره محبوبی چون عادل فردوسیپور را ادامه میدهد؟
چرا عادل فردوسیپور از کشور نمیرود؟
سازنده برنامه نود بارها اشاره کرده که خودش را فرزند صدا و سیما و رسانه ملی میداند و شاید پشت کردن به این امر، بدین سادگیها هم مقدور نباشد. عادل خودش میداند که اگر به شبکهای خارج از کشور پیوسته و حتی برنامهای مشابه با نود راه اندازی کند، به اندازه برنامه داخلی قابلیت مانور ندارد.
یک برنامه خارجی علاوه بر آنکه تعداد بینندگانش ریزش زیادی خواهد داشت، از طرفی به علت عدم دسترسی آن به امکانات داخلی و یا گرفتن مصاحبهها و گزارشهای تخصصی، ارزش و توانمندی برنامهای چون نود را نخواهد داشت. کیفیت و تعداد مهمانهایش ریزش شدیدی کرده و قاعدتا افت کیفیت فراوانی نصیب آن میشود. همچنین فردی که قصد خروج از کشور و کار در شبکهای برون مرزی را میگیرد، بهطور حتم با تبعاتی چون عدم بازگشت به کشور و از دست دادن تریبون داخلی (شاید برای همیشه) را هم بایستی مدنظر داشته باشد که هزینه گزافی محسوب میشود.
عادل فردوسیپور میماند یا میرود؟
شاید پاسخ به این سوال در حال حاضر ماندن باشد اما مهم این است که وی تا چه زمانی میتواند وضعیت فعلی را تاب آورده و بدون هیچ برنامه پررنگی در داخل کشور، فعالیتهایش را ادامه دهد. ممکن است گزینههایی چون همکاری با شبکههای اینترنتی داخلی هم مد نظر قرار بگیرد اما هیچکدام تریبون قدرتمندی به اندازه صدا و سیما نیستند و احتمالا تبدیل به پروژهای شکست خورده خواهند شد.
بهطور قطع بهترین راه در این بین، تعامل مجدد بین صدا و سیما و این مجری و سازنده توانمند است تا با حضور وی، تمام این شایعات رنگ باخته و به نظر مخاطبان پر شمار برنامهای چون نود نیز احترام گذاشته شود چرا که خاطره وجود آن از ذهن میلیونها ببینندهاش به این آسانیها پاک شدنی نیست. خروج احتمالی فردوسیپور از کشور و ساخت برنامهای در یک شبکه ماهوارهای، بازی دو سر باختی خواهد بود که نه عادل و نه صدا و سیما، میلی به ایجاد آن ندارند!